پریشانم




















Blog . Profile . Archive . Email  


بارسفربستم دگراینجانمیمانم

بروعشق ازخداآموزنمیخواهم تورادیگربدان ازدام تورستم

 

پریشانم

چه میخواهی تو از جانم؟

مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندګی کردی

خداوندا

اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای تکه نانی

به زیر پای نامردان بیاندازی و

شب آهسته آهسته

تهی دست و زبان بسته

به سوی خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می گویی

نمیګویی؟؟

خداوندا!!!

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت برسایه دیوار بګشایی

لبت بر کاسه ی قیر اندود بګذاری

و قدری آنطرفتر عمارتهای مرمرین بینی

و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد

زمین و آسمان را ګفر می گویی

نمی گویی؟

اگر روزی بشر گردی ، ز حال بندگانت با خبر گردی

پشیمان میشوی از قصه خلقت ،از این بودن ،از این بدعت

خداوندا تو مسْولی

خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است،

چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است.

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

amirhossin
ساعت0:25---18 فروردين 1391
salam duste aziz khubid?
?
mer30 ke behemun sarzadi
webe shoma ham zibast
age mayel be tebadole link hasty mamnun mishim zahmate in karo bekeshi


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:,ساعت 14:1 توسط نجلا| |


Power By: LoxBlog.Com